کردار ما

وبلاگ رضا رو که خوندم، تک جمله‌‌ای داشت که اونقده قشنگ بود که منو مجبور کنه که بیام اینجا چند خطی بنویسم! اون جمله‌ی قشنگ این بود: «نتیجه‌ی مسابقات دو قبل از شلیک تپانچه در باور دونده‌ها رقم خورده است».

شدیدا به این جمله اعتقاد دارم. ولی بارها و بارها اتفاق افتاده که با وجود اینکه اون نتیجه تو باورم رقم خورده بوده، ولی باز هم (نمی‌دونم به چه امیدی؟!؟) با تمام وجود دویده‌ام! تا شاید باوری را به ناباوری تبدیل کنم!!

تلاش و جنگیدن که جای خود دارن، محترم! ولی وقتی باوری رقم می‌خوره دیگه هیچ چیزی نمی‌تونه جلوی تبدل شدن اونو به واقعیت بگیره! تلاش وقتی مفهوم پیدا می‌کنه که تو اون باوره هنوز راهی برای تلاش باقی مونده باشه!

کردار ما

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *