عشق سالیان دراز

سایه شدم و صدا کردم:
       کو مرز پریدن‌ها، دیدن‌ها؟ کو اوج « نه من » دره‌ی « او »؟
و ندا آمد:
       لب بسته بپو…

عشق سالیان دراز

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *