میگفت کتاب رو میگرفت، صحافیشو باز میکرد، کلشو اسکن میکرد و یه فایل پیدیاف میساخت ازش، بعدش هم کتاب رو از روز اولش بهتر صحافی میکرد و پس میداد؛ جوری که تحت هیچ شرایطی نمیتونستی تشخیص بدی که این باز شده و دوباره صحافی شده! فایل و کتاب رو بهت پس میداد و پول اونقده ناچیزی میگرفت که آدم شاخ در میآورد…
ته و توشو که در آورد فهمید که هدفی که برا اونا تعریف شده، پول در آوردن نیست، نمونه کتابهای مردم رو جمع کردنه!